علیرضا لرستانی | پنجشنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۰، ۰۵:۱۲ ق.ظ
« موضوع با انتخاب دانشآموز »
|
دانشآموزان عزیر امروز میخواهیم با کمک هم انشاء بنویسیم . ابتدا راجع به موضوعاتی که شما پیشنهاد میکنید بحث میکنیم و در نهایت از نتیجه بحث یک موضوع را انتخاب کرده و انشاء را مینویسیم . حالا هر کسی موضوعی را در گروه پیشنهاد کند.
|
معلم : موضوعاتی که به نظرتان میآید بگوئید تا من بنویسیم . طبیعت ، مدرسه ، کتاب ، درس ، کلاس ، آسمان ، باران ، مهربان ، مادر معلم : آیا تا به حال کلمه رای گیری را شنیده اید ؟ یعنی چه؟ معلم : چند نفر نظر خود را درباره یک موضوع بگویید . حالا برای انتخاب موضوع میخواهیم رایگیری کنیم . با کمک همدیگر یک موضوع را انتخاب میکنیم . معلم : چه کسی موضوع طبیعت را انتخاب کرد ؟ چرا طبیعت را انتخاب کردید ؟ داتشآموز : چون طبیعت زیباست . پس برای طبیعت دونفر رای دادند . معلم : چه کسی موضوع مدرسه را انتخاب کرد ؟ دانشآموز : ما وقت خودمان را در مدرسه میگذرانیم و مدرسه را دوست داریم . پس هفت نفر موضوع مدرسه را انتخاب کردند .
|
1ـ مدرسه زندان کوچک ولی دشت بزرگ است . 2ـ مدرسه مکانی است که در آنجا درس میخوانیم و خاطرات تلخ و شیرین را در آن تجربه می کنیم . 3ـ مدرسه جاندار ولی بیجان است . یعنی همه فکر می کنند جان ندارد ولی جان دارد . چون جان آن در احساس اوست . 4ـ مدرسه خانه دوم ما و جامعه کوچکی است . 5- مدرسه جای مقدسی است .
|
معلم : اگر بخواهیم مدرسه را به جایی تشبیه کنیم ،مانند چیست ؟ دانشآموز 1 : ظرف سالاد است . دانشآموز 2 : دشت بزرگ است . دانشآموز 3 :مانند باغ است . دانشآموز 4 : مانند ظرف آش است . دانشآموز 5 :مثل دریاست .
معلم : چند لحظه بعد از صحبتهای من چشمهایتان را ببندید و فکر کنید مدرسه جاندار و انسان است . احساس خود را از زبان مدرسه بنویسید . یعنی اگر بجای مدرسه بودید از بچهها چه میخواستید . معلم : فرصت تمام شد . جمله هایتان را بخوانید من یادداشت کنم .
دانشآموز 1 :دوست دارم بچهها با آرامش برپیکرم قدم بزنند . دانشآموز 2 :من مثل یک آلبوم ، حوادث و خاطرات بچهها را در دل خود جای میدهم. دانشآموز 3 : از دانشآموزان خوا هش میکنم که درحیاط من آشغال نریزند و مرا کثیف نکنند . دانشآموز 4 : دوست دارم همیشه بچهها در من جشن بگیرند و شاد باشند . دانشآموز 5 : اگر وسیلهای از بچهها گم شود من شبانه روز نمیخوابم و از آنها نگهداری میکنم. دانشآموز 6 : بعضی از بچهها من را زندان فرض میکنند ولی من آنان را دوست دارم. دانشآموز 7 : دوست دارم بچهها در من با آرامش بازی کنند .
|
معلم : بچهها کافیست. جملات قشنگی گفتید . حالا در گروه بنشینید . از تمام جملاتی که خودتان گفتید . انشا بنویسید .
|
معلم : زمان تمام شد . هر چهار انشا را در کنار هم بگذارید و از ترکیب آنها یک انشا بنویسید . معلم : فرصت تمام شد . کدام گروه آمادگی دارد انشا را بخواند . دانشآموز : بنام خدا من جامعه دوم بچهها هستم . بهترین ایام من مهر ماه است . روزی که شادی بچهها را به جان خریدم . مدرسه جای مقدسی است . مدرسه مثل آلبومی است که خاطرات را در خود نگه میدارد . از بچهها خواهش میکنم من را تمیز نگه دارند . من دوست دارم بچهها در من جشن بگیرند . معلم : بچهها نظری ندارید . دانشآموز : با اینکه خودمان انشا نوشتیم ولی در برخی جملات ارتباطی وجود نداشت . دانشآموز دیگر : سلام من مدرسه هستم . من خانه دوم بچهها و جامعه کوچکی هستم . من بچهها را دوست دارم . بچهها در من خاطرات زیادی بوجود میآورند . بعضی از بچهها من را زندان فرض میکنند ولی من دشت بسیار وسیع هستم دوست دارم بچهها با آرامش در من قدم بزنند . اگر وسیلهای از بچهها گم شود من شبانه روز نمیخوابم و از آن نگهداری میکنم . خواهشی که از بچهها دارم این است که من را کثیف نکنند . دانشآموز دیگر: مدرسه خانه دوم بچههاست. بچهها در آن آسایش و آرامش دارند. مدرسه جایی است که در آن بچهها درس میخوانند و خاطرات تلخ و شیرین را در آن به جا میگذارند. اگر وسیلهای از بچهها گم شود من بیدار میمانم. مدرسه مانند کاسه است، نخود و لوبیای آن را بچهها و نمک آن را بچههای بامزه تشکیل میدهند. معلم: نظرتان راجع به این انشا چه بود؟ دانشآموز: این گروه کلمه بچهها را زیاد به کار برده بود. معلم: گفتید که نخود و لوبیا مثل بچههای مدرسهاند، یعنی چه؟ چیزهای دیگری نیز داخل آش است. رشتههای آن نیمکت، کاسه آن مثل کلاس و قاشق آن خانم معلم است. معلم: یک نفر بیاید پای تخته و توضیح بدهد که از اول چه کارهایی انجام دادیم. دانشآموز: بچهها هر کلمه و جملاتی را که به ذهنشان میآمد گفتند و در گروه آن را توصیف و تشبیه کردند. یکسری خود را جای مدرسه گذاشتند و مدرسه را با چیزهایی مختلف تشبیه کردند.
معلم: شاید در این فرصت کوتاه مطالبی به ذهن شما رسید ولی به علت زمان کم نتوانستید بنویسید بعداً میتوانید مطالب خود را کامل کنید.
|
|
-
۰
۰
- ۹۰/۰۴/۳۰